انحصارطلبی (قرآن)انحصار در لغت به معنای کوتاهی و محدودیت، و در اقتصاد ، اختصاص امری به کسی یا مؤسسهای است. ۱ - مقصودمقصود از انحصارطلبی در این مدخل، روحیهای است که فرد یا گروهی، همه چیز و یا چیزی را منحصر به خود بداند و از جملههایی مانند «نحن احق بالملک»، «لن یدخل الجنة الا من کان هودا او نصارا»، «یخل لکم وجه ابیکم»، «ما علمت لکم من الـه غیری» و... برداشت شده است. ۲ - آثار انحصارطلبی۲.۱ - حسادتحسادت ورزیدن برادران یوسف علیهالسّلام به وی، از آثار انحصارطلبی آنان است. «اذ قالوا لیوسف واخوه احب الی ابینا منا ونحن عصبة...»؛ هنگامی که (برادران) گفتند: «یوسف و برادرش ( بنیامین ) نزد پدر، از ما محبوبترند؛ در حالی که ما گروه نیرومندی هستیم! مسلّماً پدر ما، در گمراهی آشکاری است! «اقتلوا یوسف او اطرحوه ارضا یخل لکم وجه ابیکم وتکونوا من بعده قوما صــلحین.»؛ یوسف را بکشید؛ یا او را به سرزمین دوردستی بیفکنید؛ تا توجه پدر ، فقط به شما باشد؛ و بعد از آن، (از گناه خود توبه میکنید؛ و) افراد صالحی خواهید بود! («یخل لکم وجه ابیکم» بدین معنا است که توجه پدر از یوسف علیهالسّلام منصرف و یک سره و خالص متوجه شما شود) ۲.۲ - منع حقوق دیگرانانحصارطلبی، عاملی برای تضییع و منع حقوق دیگران است. «ومن اهل الکتـب من ان تامنه بقنطار یؤده الیک ومنهم من ان تامنه بدینار لایؤده الیک الا مادمت علیه قآئما ذلک بانهم قالوا لیس علینا فی الامیین سبیل...»؛ و در میان اهل کتاب ، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری، به تو باز میگردانند؛ و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو باز نمیگردانند؛ مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلّط) باشی! این بخاطر آن است که میگویند: «ما در برابر امّیّین (غیر یهود )، مسؤول نیستیم.» و بر خدا دروغ میبندند؛ در حالی که میدانند (این سخن دروغ است). «ام لهم نصیب من الملک فاذا لایؤتون الناس نقیرا»؛ آیا آنها (یهود) سهمی در حکومت دارند (که بخواهند چنین داوری کنند)؟ در حالی که اگر چنین بود، (همه چیز را در انحصار خود میگرفتند،) و کمترین حق را به مردم نمیدادند. ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۱۲۵، برگرفته از مقاله «انحصارطلبی». ردههای این صفحه : انحصار طلبی | موضوعات قرآنی
|